مرکز تخصصی ترجمه انواع متون عمومی و تخصصی

مرکز تخصصی ترجمه انواع زبان های انگلیسی، عربی، فرانسه، آلمانی در کوتاهترین زمان و کمترین هزینه با بالاترین کیفیت.

مرکز تخصصی ترجمه انواع متون عمومی و تخصصی

مرکز تخصصی ترجمه انواع زبان های انگلیسی، عربی، فرانسه، آلمانی در کوتاهترین زمان و کمترین هزینه با بالاترین کیفیت.

ارائه دهنده کلیه خدمات ترجمه متون عمومی و تخصصی، مقالات علمی، ترجمه فارسی به انگلیسی مقالات ISI و ... با بالاترین کیفیت و کمترین قیمت
amouzeshcenter@gmail.com
میدان انقلاب، خیابان 12 فروردین، کوچه حقیقت، پلاک 4، واحد 7
0910-9232255
021-66974157

بایگانی
پیوندهای روزانه
آخرین نظرات

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دستور زبان» ثبت شده است

در زمان بررسی و واکاوی واژه های تازه و ناآشنا، پسوند ها از دیگر اجزای با اهمیت کلمات به شمار می روند. پسوند ها اجزایی هستند که به انتهای واژه ها افزوده می گردند ولی برخلاف پیشوند ها غالبا معنای لغات را تغییر نمی دهند و معمولا نقش دستوری واژه ها را دگرگون می نمایند. همان طور که در مطلب پسوندها در زبان انگلیسی (Suffixes) عنوان گردید، پسوندها مجموعه کلمات و یا حروفی هستند که بعد از کلمه ای قرار گرفته، موجب دگرگونی وضع و حالت آن می شوند، به عبارت دیگر می توانند کلمه ای را به اسم، صفت، فعل یا قید تبدیل نمایند. باید توجه نمود که پسوندها به چهار دسته کلی پسوندهای اسم ساز (Noun suffixes)، پسوندهای صفت ساز (Adjective suffixes)، پسوندهای قید ساز (Adverb suffixes) و پسوندهای فعل ساز (Verb suffixes) تقسیم می شوند.

در زمان بررسی و واکاوی واژه های تازه و ناآشنا، پسوند ها از دیگر اجزای با اهمیت کلمات به شمار می روند. پسوند ها اجزایی هستند که به انتهای واژه ها افزوده می گردند ولی برخلاف پیشوند ها غالبا معنای لغات را تغییر نمی دهند و معمولا نقش دستوری واژه ها را دگرگون می نمایند. به طور کلی در زبان انگلیسی پسوندها مجموعه کلمات و یا حروفی هستند که بعد از کلمه ای قرار گرفته، موجب دگرگونی وضع و حالت آن می شوند، به عبارت دیگر می توانند کلمه ای را به اسم، صفت، فعل یا قید تبدیل نمایند. باید توجه نمود که پسوندها به چهار دسته کلی پسوندهای اسم ساز (Noun suffixes)، پسوندهای صفت ساز (Adjective suffixes)، پسوندهای قید ساز (Adverb suffixes) و پسوندهای فعل ساز (Verb suffixes) تقسیم می شوند.

همان طور که در مطالب قبلی تحت عنوان پیشوندها در زبان انگلیسی (Prefixes) عنوان گردید، پیشوندها جزئی از کلمه هستند که در اول کلمه قرار گرفته و باعث تغییر معنای آن کلمه می گرند. واژه prefix از دو قسمت pre به معنی پیش و fix به معنی قرار دادن تشکیل گردیده که مجموعاً معادل واژۀ "پیشوند" در زبان فارسی می باشد. به طور کلی، واژه ای که پیشوند به آن افزوده می شود "ریشه" یا root نامیده می شود. به طور کلی، پیشوندهای زبان انگلیسی، از سه زبان لاتین، یونانی و انگلیسی گرفته شده اند که با سایر کلمات ترکیب شده، واژه های متعددی می سازندان. اما باید توجه نمایید که به طور کلی پیشوندها به سه دسته پیشوندهای لاتین یا فرانسوی (Latin or French prefixes)، پیشوندهای یونانی (Greek prefixes) و پیشوندهای انگلوساکسن (Angelo Saxon prefixes) تقسیم بندی می گردند.

در مطالب قبلی تحت عنوان واژگان مترادف و متضاد (Synonyms and antonyms) - بخش اول به معرفی مفاهیم مترادف و متضاد در زبان انگلیسی پرداخته شد. در این قسمت، تحت عنوان واژگان مترادف و متضاد (Synonyms and antonyms) - بخش پنجم، سعی داریم تا به معرفی برخی دیگر از پرکاربردترین واژه ها و لغات مترادف و متضاد در زبان انگلیسی بپردازیم. بنابراین در این قسمت یک جدول 5 ستونه تشکیل شده است که شامل لغت (word)، معنی (meaning)، مترادف (meaning)، متضاد (antonym) و معنای واژه متضاد (meaning) می باشد. در این قسمت برخی دیگر از متداول ترین و کاربردی ترین لغات در زبان انگلیسی به ترتیب حروف الفبا معرفی می گردد.

همان طور که در مطالب قبلی تحت عنوان پیشوندها در زبان انگلیسی (Prefixes) عنوان گردید، پیشوندها جزئی از کلمه هستند که در اول کلمه قرار گرفته و باعث تغییر معنای آن کلمه می گرند. واژه prefix از دو قسمت pre به معنی پیش و fix به معنی قرار دادن تشکیل گردیده که مجموعاً معادل واژۀ "پیشوند" در زبان فارسی می باشد. به طور کلی، واژه ای که پیشوند به آن افزوده می شود "ریشه" یا root نامیده می شود. به طور کلی، پیشوندهای زبان انگلیسی، از سه زبان لاتین، یونانی و انگلیسی گرفته شده اند که با سایر کلمات ترکیب شده، واژه های متعددی می سازند که در مطالب آتی به معرفی دقیق تر هریک از پیشوندها پرداخته می شود. اما باید توجه نمایید که به طور کلی پیشوندها به سه دسته پیشوندهای لاتین یا فرانسوی (Latin or French prefixes)، پیشوندهای یونانی (Greek prefixes) و پیشوندهای انگلوساکسن (Angelo Saxon prefixes) تقسیم بندی می گردند.

همان طور که در مطالب قبلی تحت عنوان پیشوندها در زبان انگلیسی (Prefixes) عنوان گردید، پیشوندها جزئی از کلمه هستند که در اول کلمه قرار گرفته و باعث تغییر معنای آن کلمه می گرند. واژه prefix از دو قسمت pre به معنی پیش و fix به معنی قرار دادن تشکیل گردیده که مجموعاً معادل واژۀ "پیشوند" در زبان فارسی می باشد. به طور کلی، واژه ای که پیشوند به آن افزوده می شود "ریشه" یا root نامیده می شود. به طور کلی، پیشوندهای زبان انگلیسی، از سه زبان لاتین، یونانی و انگلیسی گرفته شده اند که با سایر کلمات ترکیب شده، واژه های متعددی می سازند که در مطالب آتی به معرفی دقیق تر هریک از پیشوندها پرداخته می شود.

در مطالب قبلی تحت عنوان واژگان مترادف و متضاد (Synonyms and antonyms) - بخش اول به معرفی مفاهیم مترادف و متضاد در زبان انگلیسی پرداخته شد. در این قسمت سعی داریم تا به معرفی برخی از پرکاربردترین واژه ها و لغات مترادف و متضاد در زبان انگلیسی بپردازیم. بنابراین در این قسمت یک جدول 5 ستونه تشکیل شده است که شامل لغت (word)، معنی (meaning)، مترادف (meaning)، متضاد (antonym) و معنای واژه متضاد (meaning) می باشد. در این قسمت برخی دیگر از متداول ترین و کاربردی ترین لغات در زبان انگلیسی به ترتیب حروف الفبا معرفی می گردد.

پیشوندها جزئی از کلمه هستند که در اول کلمه قرار گرفته و باعث تغییر معنای آن کلمه می گرند. واژه prefix از دو قسمت pre به معنی پیش و fix به معنی قرار دادن تشکیل گردیده که مجموعاً معادل واژۀ "پیشوند" در زبان فارسی می باشد. به طور کلی، واژه ای که پیشوند به آن افزوده می شود "ریشه" یا root نامیده می شود. به طور کلی، پیشوندهای زبان انگلیسی، از سه زبان لاتین، یونانی و انگلیسی گرفته شده اند که با سایر کلمات ترکیب شده، واژه های متعددی می سازند که در مطالب آتی به معرفی دقیق تر هریک از پیشوندها پرداخته می شود.

در مطالب قبلی تحت عنوان واژگان مترادف و متضاد (Synonyms and antonyms) - بخش اول به معرفی مفاهیم مترادف و متضاد در زبان انگلیسی پرداخته شد. در این قسمت سعی داریم تا به معرفی برخی از پرکاربردترین واژه ها و لغات مترادف و متضاد در زبان انگلیسی بپردازیم. بنابراین در این قسمت یک جدول 5 ستونه تشکیل شده است که شامل لغت (word)، معنی (meaning)، مترادف (meaning)، متضاد (antonym) و معنای واژه متضاد (meaning) می باشد. در این قسمت برخی دیگر از متداول ترین و کاربردی ترین لغات در زبان انگلیسی به ترتیب حروف الفبا معرفی می گردد.

در مطلب قبلی تحت عنوان واژگان مترادف و متضاد (Synonyms and antonyms) - بخش اول به معرفی مفاهیم مترادف و متضاد در زبان انگلیسی پرداخته شد. در این قسمت سعی داریم تا به معرفی برخی از پرکاربردترین واژه ها و لغات مترادف و متضاد در زبان انگلیسی بپردازیم. بنابراین در این قسمت یک جدول 5 ستونه تشکیل شده است که شامل لغت (word)، معنی (meaning)، مترادف (meaning)، متضاد (antonym) و معنای واژه متضاد (meaning) می باشد. در این قسمت برخی از متداول ترین و کاربردی ترین لغات در زبان انگلیسی به ترتیب حروف الفبا معرفی می گردد.

کلمات مترادف، کلماتی هستند که از نظر معنی با یکدیگر معادل می باشند. این کلمات برای دوری از تکرار چندباره یک کلمه در سخن و متن به کار می روند و کمک می کنند تا سخن از زیبایی و تنوع خاصی برخوردار شود. باید توجه نمود که زبان انگلیسی که خود از منابع مختلف و وسیعی بهره جسته، از نظر کلمات مترادف، فوق العاده غنی می باشد. این امر سبب شده که زبان انگلیسی از نظر وسعت “دامنۀ لغت” (vocabulary)، میان زبان های زندۀ امروزی، از مزایای خاصی بهره مند باشد. مسأله ای که در به کار بردن کلمات مترادف، اهمیت دارد این است که بطور دقیق نمی توان برای یک کلمه یا واژه، کلمه ای درست هم معنی یا جانشین آن پیدا کرد ولی کم و بیش می توان لغاتی را که تقریباً معادل هم هستند، جایگزین یکدیگر نمود. برای مثال واژۀ go (رفتن) را در نظر می گیریم؛ مترادف این کلمه می تواند کلماتی مانند proceed, move, depart, advance باشد؛

درک مطلب یا Comprehension از نظر دستور زبان انگلیسی اسم است و از فعل to comprehend  به معنی فهمیدن و درک کردن مشتق می گردد. صفت این فعل، comprehensive  به معنی قابل درک و فهم می باشد. به طور کلی منظور از comprehension مطالعه و خواندن متن یا متونی برای پی بردن به منظور نویسنده یا گوش دادن به قطعه ای برای درک محتوی و مفهوم آن است.


 اهداف اساسی  درک مطلب (Basic Aims in comprehension):

این هدف ها را می توان به طور خلاصه به شرح زیر عنوان نمود:

1- درک مفاهیم و اصول کلی از آنها.

2- آمادگی با تمرین های مکرر، تا بتوان از واژه ها و اصطلاحات جدید در متن استفاده نمود و کاربرد صحیح آنها را در جاهای مناسب فرا گرفت.

3- استنباط صحیح از مطالب و یافتن عنوان خوب برای آنها.

حروف اضافه را به شکل های گوناگونی می توان تقسیم بندی نمود. حروف اضافه از نظر ظاهر و ساختمان به حروف اضافه ساده، حروف اضافه مرکب، حروف اضافه به شکل وجه وصفی، حروف اضافه زمانی و حروف اضافه مکانی تقسیم بندی می گردند.


حروف اضافه ساده:

این گروه حروف اضافه از یک کلمه تشکیل شده اند که به مهم تریت آنها در زیر اشاره می شود:


to, at, on, in, after, before, for, until, till, by, up, under, into, with, without, through, among, between, since, towards, over, from, round, except, besides, against, about, past, near, above, but, like, beneath, along, below, across, inside, opposite, despite, beyond, down, outside, as, of, off, upon, beside, unto, etc

حرف اضافه (Preposition) کلمه ای است که قبل از اسم یا معادل آن واقع شده و رابطه آن را با کلمه دیگر در جمله روشن می نماید. به عبارت دیگر حرف اضافه کلمه ای است که رابطه یک موجود را با دیگری نشان می دهد. باید توجه نمود که حرف اضافه با اسم همراه می گردد و هرگز همراه فعل به کار برده نمی شود.

به عنوان نمونه به مثال زیر توجه نمایید: 


Your pen is under the table.


بطور کلی حرف اضافه با اسم یا ضمیر همراه است و نحوۀ ارتباط آن را با کلمه ای دیگر طبق موارد زیر بیان می کند:

در مطالب قبلی تحت عناوین قید (Adverb) در زبان انگلیسی و قید (Adverb) در زبان انگلیسی - بخش دوم، به معرفی انواع قیود پرداخته شد. در این قسمت بنا داریم تا به مقایسه قیود بپردازیم.

قید حالت مانند صفت، می تواند برای مقایسه به کار رود و در سه مدل طبقه بندی می گردد. 1- قید تساوی 2-قید تفضیلی 3- قید عالی

برای ساختن قید تساوی از روش زیر استفاده می شود:


as + قید حالت + as

مطابقت فعل با فاعل بدین معنی است که فعل همواره باید با فاعل خود از نظر تعداد و شخص مطابقت نماید، لذا توجه به موارد ذیل، به شناسایی این مهم کمک می نماید. اگر فاعل مفرد باشد، فعل جمله نیز باید مفرد باشد و در صورتی که فاعل به صورت جمع باشد، فعل جمله هم باید به صورت جمع باشد.


جمع

مفرد

These boys are ready.

This boy is ready.

The packages of cigarettes are in my pocket.

The package of cigarettes is in my pocket.


اگر دو فعل در یک جمله برای یک منظور به کار روند، فعل اول تابع قید زمان بوده و فعل دوم به سه طریق به شرح زیر تابع فعل اول می باشد:


تعدادی افعال در زبان انگلیسی وجود دارد که فعل بعد از آنها ing می گیرد که به اینگونه افعال اسم مصدر ساز (gerund maker) می گویند.


علی از فوتبال بازی کردن لذت می برد.

Ali enjoys laying football.


بعد از افعال کمکی مانند  can, could, shall, should, may, might فعل تغییر نمی نماید و فعل بعد از آنها به صورت مصدر بدون to (شکل ساده فعل) به کار می رود.

در مطالب قبلی زمان آینده استمراری ، زمان آینده کامل و زمان آینده کامل استمراری بررسی گردید. در این قسمت زمان آینده در گذشته (Simple Future in the Past Tense) معرفی و بررسی خواهد گردید.


شکل سادۀ فعل + should/would + فاعل


بطور کلی موارد استفاده آینده در گذشته در جملات نقل قول غیر مستقیم و تطابق زمان هاست. موارد کاربرد این زمان به شرح زیر می باشد:

1- برای بیان کارهایی که در زمان گذشته، فعل آن مربوط به آینده می شود ولی اکنون که درباره آن دوباره صحبت می شود، زمان آن سپری شده است.

بیان عملی به صورت خواهش، تقاضا، پند و اندرز، التماس و دعا، وجه امری نام دارد.

 

برای ساختن وجه امری کافی است از مصدر ساده فعل (مصدر بدون to فعل ) استفاده شود.

مثال:

Do             انجام بده


فعل امر واقعی در دوم شخص مفرد و جمع است.

برای ساختن امر منفی کافی است Don’t را قبل از مصدر ساده به کار ببریم.

مثال:

بیرون نرو            Don't go out 

در مطالب گذشته، در قالب صفت (Adjective) در زبان انگلیسی، توضیحات مربوطه و کاربرد صفت ها به تفصیل عنوان گردید. در این بخش قصد داریم تا نحوه قرارگیری صفت ها قبل از اسم ها را بیان نماییم. از آن جایی که بعضا برای توصیف یک اسم، از بیش از یک صفت، استفاده می شود، لذا طرز استفاده صحیح صفات، از نظراولویت قرار گرفتن آنها قبل از اسم، در این مطلب عنوان می گردد.

ترتیب قرار گرفتن صفات قبل از اسم:

1- تعریف کننده: شامل حرف تعریف معین و نا معین، صفات اشاره، صفات ملکی و صفات مقدار و تعداد (Determiners)

The

2- اعداد ترتیبی (Ordinal Numbers)

در مطالب قبلی زمان آینده استمراری  بررسی گردید. در این قسمت سعی گردیده تا زمان آینده کامل (Future Perfect Tense) معرفی شود. باید توجه نمود که زمان آینده کامل از ترکیب زمان آینده و حال کامل تشکیل می شود. 


   فاعل + shall/will + have + اسم مفعول

موارد کاربرد زمان آینده کامل:

 برای بیان کاری که قبل از کار دیگری در آینده تمام و کامل شده است.

وقتی برگردی کارم را انجام داده ام.

.When you return, I shall have done my work